دموكراسى درکجا وچگونه ؟
جانبازنبرد جانبازنبرد


دموكراسى در جوامع غربى و بسيارى از جوامع غيرغربى داراى يك تفاوت ماهوى و اساسى است. براساس يك نياز درونى انسانى و ضرورت كارا بودن سيستم اجتماعى، اعتقاد به جهانشمولى دموكراسى يك باور همگانى است. اينكه چرا چنين تمايز و تفاوت فاحشى در رابطه با دموكراسى با توجه به خصلت جهانشمول آن وجود دارد بايد توجه به كيفيت و كميت منبع آن معطوف شود. به لحاظ ويژگى هاى حيات در اشكال گوناگون آن در غرب، دموكراسى مقوله اى با منابع وسيع است. در جوامع غربى، فرد يا به عبارتى صحيح تر شهروند رابطه خود را با حكومت و ساختار قدرت تحكيم مى كند. شهروند، موجودى اجتماعى است و به همين روى او در تعامل با پديده ها و واقعيات اطراف خود است. او متاثر از محيط اوليه و محيط دوم است. از تعامل اين دو محيط است كه ذهنيت دموكراتيك در شهروند به وجود مى آيد. ارزش هاى حاكم بر حوزه خصوصى و حوزه عمومى از يك همسويى ماهوى و كلى برخوردار هستند و بدين روى، تعارض بنيانى براى حيات يافتن يك باور دموكراتيك وجود ندارد. شهروند از محيط خانواده و دوستان گرفته تا محيط غيرفردى و اجتماعى به طور مداوم در برخورد و مواجهه با ارزش ها، پديده ها، استدلال ها و توجيهات متفاوت است. اين منابع هر چند ممكن است از نقطه نظر بنيادى با يكديگر همسو باشند اما به لحاظ ذات تعاملات اجتماعى، تعارض اجتناب ناپذير مى شود. شهروند غربى در بطن اين تعارضات است كه چشم اندازها و بينش خود را شكل مى دهد. اين ذهنيت در شكل كلى آن دموكراتيك است چرا كه حوزه عمومى و خصوصى در عين اينكه به ميزان هاى متفاوت و شكل هاى متمايز بر شهروند تاثير مى گذارند اما در مجموع بر بسترى از اصول همسو حيات يافته اند. شهروند غربى متاثر از خانواده، محيط كار، دوستان، رسانه ها، حكومت و غيره عمل مى كند و در نهايت چارچوب فكرى خود را شكل مى دهد. اولويت اينكه كداميك از اين عوامل نقش گسترده ترى در قوام دادن به ذهنيت دموكراتيك در شهروند دارند بستگى به ويژگى هاى شخصيتى فرد و در عين حال ماهيت روابط اجتماعى در آن محيط دارد. در بسيارى از جوامع غيرغربى در صورت وجود دموكراسى _ جدا از اينكه دموكراسى چه كيفيتى دارد - عملكرد دموكراتيك مردم از شكل گيرى بسيار متفاوتى در مقام مقايسه با غرب برخوردار است. در اين جوامع مردم با وجود اينكه از محيط اولي و در عين حال محيط دومي تاثير مى گيرند اما نكته مهم اين است كه شهروندان اساساً از هر دو محيط اثر مى پذيرند و در چارچوب يك ذهنيت واحد عمل مى كنند. محيط اوليه حياتى خود معطوف به ارزش هاى هر دو حوزه عمومى و خصوصى بر مبناى ارزشى واحد عمل مى كنند كه حياتى فراتر و مجزا از هر دو حيطه دارد. مردم در كشورهاى غيرغربى متاثر از ارزش هاى محيط اوليه و ثانويه هستند. هر چند كه در حقيقت تنها متاثر از يك منبع واحد هستند كه اين دو حيطه از آن تغذيه مى شوند. اين منبع واحد كيفيت حياتش هيچ گونه تاثيرى از ماهيت محيط اوليه و يا محيط ثانويه نمى گيرد بلكه برعكس حيات را در اين دو حيطه به شدت جهت و محتوا مى دهد. مردم چنين كشورهايى عملاً از يك منبع ارزشى واحد متاثر مى شوند و مى بايستى بينش و ذهنيت خود را بر آن اساس شكل دهند. در كشورهاى غربى، شهروندان اين امكان را دارند كه تاثيرپذيرى ها را اولويت دهند و به بعضى از عوامل و پديده ها نقش وسيع ترى در قوام دادن به ارزش هاى خود اعطا كنند يا در صورت لزوم بعضى از ارزش هاى حاكم بر اين محيط هاى دوگانه را به چالش بگيرند، آنها را نفى كنند بدون اينكه مواجه با خطرات موجوديتى شوند. در بسيارى كشورهاى غيرغربى امكان اولويت دهى به وسيله مردم در رابطه با تاثيرپذيرى از محيط هاى متفاوت دوگانه وجود ندارند، چرا كه هر دو محيط متاثر از يك منبع واحد تاثيرگذارى هستند.
هر چند دو محيط وجود دارند، با اين حال تمايز كيفى بين آنان نيست، چرا كه استقلال عمل اجتماعى ندارند. هر دو بايد در راستاى ارزش هاى منبع فراتر كه از اقتدار برخوردار است، حركت كنند. به دليل چنين ويژگى اى است كه مردم در صورت چالش ارزش هايى كه در اين دو محيط و يا دو حوزه عمومى و خصوصى ارائه مى شود، مواجه با تنبيه مى شوند. دموكراسى در اكثر كشورهاى غيرغربى بازتاب نظرات و ترجيحات مردم نيست، بلكه كيفيتى است كه كمتر شباهتى با مفهوم جهانشمول دموكراسى دارد. دموكراسى در غرب برآمده از تعامل شهروند با دو محيطى است كه با توجه به واقعيات حاكم بر جامعه ارزش هاى خود را شكل مى دهند. پس رسانه به عنوان سمبول محيط ثانويه و يا حكومت به عنوان نماد اين محيط به مانند خانواده به عنوان سمبول محيط اوليه، شهروند را متاثر مى سازند. در حالى كه در كشورهاى غيرغربى هر دو محيط به جهت تحت كنترل بودن به وسيله يك كليت غيراجتماعى و فراتر از واقعيات اجتماعى عملاً به شكلى واحد مردم را متاثر مى سازند. به همين روى است كه كيفيت دموكراسى در دو بخش گيتى بسيار متفاوت است. در بخشى شهروندان هستند كه دموكراسى را حيات مى دهند و در بخشى ديگر مردم بايد آن را در مفهوم و شكلى كه ارائه مى شود، پذيرا شوند. با توجه به اين واقعيت است كه در غرب، دموكراسى بازتاب اجتماعى دارد و رفتارها و ارزش هاى حاكم بر جامعه آن را متجلى مى سازد. در حالى كه در كثيرى از كشورهاى غيرغربى دموكراسى تجلى اجتماعى ندارد و تبلور آن را در رفتارها و ارزش هاى مردم مشاهده گر نيستيم.
July 17th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي